راز شب 14
نرم افزار - شعر - عـکس
 
 

گفته بودی درد دل کن گــــــــــاه با هم صحبتی

کو رفیق راز داری؟ کــــــــــــــو دل پرطاقتی؟

شمع وقتی داستانم را شنید آتش گـــــــــرفت

شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتـــــــــــی

تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد

غنچه‌ای در باغ پرپر شد ولی کــــــــو غیرتی؟

گریه می‌کردم که زاهد در قنوتم خیره مــــــــاند

دور باد از خرمن ایمان عــــــــــــــــــــاشق آفتی

روزهایم را یکایک دیدم و دیـــــــــــــــدن نداشت

کاش بر آیینه بنشیند غبار حســـــــــــــــــــرتی

بس‌که دامان بهاران گل به گل پژمرده شــــــــد

باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتــــــــــــــی

من کجا و جرئت بوسیدن لبهای تـــــــــــــــــــو

آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتـــــــــــــــــــــی


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, :: 1:57 :: توسط : رضا بوالحسنی

شبیـے غمگین شبیـے بارانیــــ و سرد

مرا در غربت فردا رهـــــا کرد

دلـــمـ در حســـرت دیدار او مانــد

مرا چشـــــــمــ انتظار کوچـــهـ ها کرد

تمــــام هستیـے ام بود ونــــــدانستـ

که در قلبــــــم چه آشوبیے بهـ پا کرد

و او هــــــرگز شکستمـ را نفهمیــــــد

اگر چه تا تهـ دنیـــــــا صدا کــــــــرد

 

 

تنها . . .

 

 

یه چندو قتی شاید نباشم دوستان

 

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 16 آذر 1391برچسب:, :: 2:14 :: توسط : رضا بوالحسنی

برای بعضی از دردها نه میتوان گریه کرد...
نه میتوان فریاد زد...
برای بعضی از دردها
فقط میتوان نگاه کرد و بی صدا شکست...!
--
بـَعـضــی حــَرفــآرو نمیشــه گفـت ...
بـآیــَد خــورد ...

ولی بعــضـی حــَرفــآ رو نــه میشــه گــُفـت ،
نـه میشــه خــورد !

میمـونــه ســر ِ دل !
میشـه دل ِ تنگ !
میشـه بـغـض !
میشـه سکـوت !

میشــه هـَمون وَقتــی کـه خـودتــَم نمیــدونی چــه مرگتــه !
---


ارسال شده در تاریخ : جمعه 21 شهريور 1391برچسب:, :: 3:13 :: توسط : رضا بوالحسنی

لحظـــهـ هــایم مــال تــو
بـه قیمتــ صــفر ” تومــن
همین کــ
تـــو ” کنـــار ” مـــن ” باشی
ثروتمــندترین انسانــم

خوشبختی من
پیدا کردن تو
از میان
این همه ضمیر بود

نقـش   یـــک درخــت خشک را
در زنـدگی بازی میکـنم
نمیـدانم که بایـد چشم انتظار بهار باشم
یا هیزم شکن پـیــر…

 

http://www.mohadese.com/forum/attachments/130d1327690461-47028547685780379635.jpg


ارسال شده در تاریخ : جمعه 20 شهريور 1391برچسب:, :: 3:4 :: توسط : رضا بوالحسنی

(عشق)

عشق نمي پرسه تو کي هستي؟

فقط ميگه: تو ماله مني

 عشق نمي پرسه اهل کجايي؟

 فقط ميگه: توي قلب من زندگي مي کنی

عشق نمي پرسه چه کار مي کني؟

فقط ميگه: باعث مي شي قلب من به ضربان بيفته

 عشق نمي پرسه چرا دور هستي؟

 فقط ميگه: هميشه با مني

 عشق نمي پرسه دوستم داري؟

 فقط ميگه: دوستت دارم

 

http://images.persianblog.ir/576911_9r2IuFbP.jpg


ارسال شده در تاریخ : جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 3:1 :: توسط : رضا بوالحسنی

بهت نمیگم دوست دارم ولی قسم می خورم که دوسِت دارم بهت نمی گم هرچی که می خوای بهت می دم،چون همه چیزم تویی نمی خوام خوابتو ببینم، چون توخوش ترازخوابی اگه یه روزچشمات پرِاشک شد ودنبال یه شونه گشتی که گریه کنی،صِدام کن بهت قول نمی دم که ساکتت کنم ،اما منم پا به پات گریه می کنم اگر دنبال مجسمه سکوت می گشتی صِدام کن، قول می دم سکوت کنم اگه دنبال خرابه می گشتی تا نفرتتو توش خالی کنی ، صِدام کن چون قلبم تنهاست اگه یه روزخواستی بری قول نمیدم جلوتو بگیرم اما باهات میدوم اگه بیه روز خواستی بمیری قول نمی دم جلوتو بگیرم اما اینو بدون من قبل از تو میمیرم

 

http://noodix.com/wp-content/uploads/1423234320.png


ارسال شده در تاریخ : جمعه 17 شهريور 1391برچسب:, :: 2:54 :: توسط : رضا بوالحسنی

اگه هم صدام بودی

هیچکی حریفم نمیشد

کوه اگه رو شونه هام بود

کمرم خم نمیشد

تو اگه خواسته بودی

تو اکه مونده بودی

موندی ترین بودم

عمر صدام کم نمیشد

اگه زخمی میشدم

به دست تو مرحم بود

زخم قیمتی من محتاج مرهم نمیشد

اگه بارون عزیز با تو بودن میگرفت

گل سرخ قصمون محتاج شبنم نمیششد

 

 

دانلود آهنگ در ادامه مطلب هرکی رمز میخواد بگه بهش بدم

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.


 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : جمعه 20 مرداد 1391برچسب:, :: 10:53 :: توسط : رضا بوالحسنی

کاشکی پرنده ای بودم
پر می زدم رو بومتون
شاید یه روز پنجره هارو واکنی
آبم بدی دونم بدی
عشقو خودت یادم بدی
شاید یه روز اسم منو صدا کنی

 

گریه هام مرهم دردای منه
بی صدا به عشق فریاد شدنه
این پرنده اسیر بی صدا
داره اسم تورو فریاد می زنه

 

6.jpg

 

دانلود آهنگ گلم با صدای محمد زارع


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 1 مرداد 1391برچسب:, :: 5:46 :: توسط : رضا بوالحسنی

یک شبی مجنون نمازش را شکست



بی وضو در کوچه لیلا نشست



عشق آن شب مست مستش کرده بود



خالی از جام الستش کرده بود



گفت یارب از چه خارم کرده ای



بر صلیب عشق دارم کرده ای



خسته ام زین عشق دل خونم مکن



من که مجنونم تو مجنونم مکن



مرد این بازیچه دیگر نیستم



این تو لیلای تو من نیستم



گفت ای دیوانه لیلایت منم



در رگت پیدا و پنهانت منم



سال ها با جور لیلا ساختی



من کنارت بودم و نشناختی

 

http://wistfuls.com/wp-content/uploads/2012/01/%D8%AE%D8%AF%D8%A7.jpg


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 9:59 :: توسط : رضا بوالحسنی

 

 

  هار شمع به آرامی می سوختند و با  هم گفتگو می کردند.

 

محیط به قدری آرام بود که گفتگوی شمع ها شنیده می شد.

 

  اولین شمع می گفت من" دوستی" هستم اما هیچکس نمی تواند مرا شعله ور نگاه دارد و من ناگزیر خاموش خواهم شد.

شمع دوستی کم نور تر و کم نور ترشد وخاموش گشت.

 

شمع دوم می گفت من "ایمان"هستم اما سست می گردم و خیلی پایدار نیستم.

 

در همین زمان نسیمی آرام وزیدن گرفت و او را خاموش کرد .

 

   شمع سوم با اندوه شروع به صحبت کرد.

من "عشق" هستم ولی قدرت آن را ندارم که روشن بمانم مردم مرا کنار می گذارند و اهمیت مرا درک نمی کنند آنها حتی فراموش می کنند که به نزدیکان خود عشق بورزند.

 

و بی درنگ از سوختن باز ایستاد.

 

در همین لحظه کودکی وارد اتاق شد چشمش به شمع های خاموش افتاد و گفت : چرا شما نمی سوزید مگر قرار نبود تا انتها روشن بمانید.؟

 

و ناگهان به گریه افتاد .با گریه کردن کودک شمع چهارم شروع به صحبت کردو گفت:نگران نباش تا زمانی که شعله من خاموش نگردد شمع های دیگر را روشن خواهم کرد.من" امید"هستم.

 

  کودک با چشم هایی که از شادی می درخشید شمع امید را در دست گرفت و "دوستی"و "ایمان" و "عشق" را شعله ور ساخت.

 

شمع امیده زندگی شما هرگز خاموش نگردد تا همیشه آکنده از دوستی .ایمان و عشق باشید.

 

 

 

 

 http://image.2khati.com/data/media/347/beautiful-photos-of-the-spark-plugs-2.jpg

 

از وبلاگ  پاورقی  (دوست خوبم)


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 1:13 :: توسط : رضا بوالحسنی


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 5 تير 1391برچسب:, :: 13:19 :: توسط : رضا بوالحسنی


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 5 تير 1391برچسب:, :: 13:19 :: توسط : رضا بوالحسنی

رسم زندگی این است

یک روز کسی را دوست می داری

 و روز بعد تنهایی

به همین سادگی

او رفته است

و همه چیز تمام شده است

مثل یک مهمانی که به آخر می رسد

و تو به حال خود رها می شوی

چرا غمگینی؟

این رسم زندگی است...


ارسال شده در تاریخ : شنبه 3 تير 1391برچسب:, :: 1:54 :: توسط : رضا بوالحسنی

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ
سلام به وبلاگه من خوش امدید لطفا ایمیلتون رو توی خبرنامه وبلاگم پبت کنید تا زمانی که آپ کردم بهتون خبر بدم و خواهشا توی نظر سنجی وبلاگم شرکت کنید . مرسی
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان راز شب 14 و آدرس raze-shabe14.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 16
بازدید ماه : 488
بازدید کل : 57302
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 396
تعداد آنلاین : 1

Alternative content